به گزارش فرهنگ سدید، انقلاب اسلامی ایران در حالی به چهلمین سالگرد پیروزی خود رسیده است که دستاوردها و پیشرفتهای آن در عرصه داخلی و بینالمللی نمایان است. امروز انقلاب اسلامی ایران علیرغم هجمه همهجانبه استکبار جهانی و تحریمهای ناجوانمردانه، در اعماق قلوب مردم آزادیخواه جهان جای گرفته و هرروز بر پیشرفت و عظمت آن افزوده میشود بنابراین پیشرفت ایران اسلامی در طول این چهار دهه بر کسی پوشیده نیست و بیان این دستاوردها نیز در سطح جامعه موج امیدآفرینی و ایستادگی بیشازپیش مردم در برابر این توطئهها خواهد شد، ازاینرو «جنبش مردمی پاسداشت چهل سال انقلاب کبیر اسلامی» دستاوردهای انقلاب اسلامی طی چهار دهه گذشته در عرصههای مختلف را احصا و جمعآوری کرده است که در قالب سلسله نشستهای «شنبههای انقلاب» این دستاوردها را ارائه میکند. در این گزارش دستاوردهای انقلاب اسلامی در طول این چهل سال در حوزه «آموزش و پرورش» ارائه میشود که به شرح زیر است:
از آنجا که غالبا زاویه دید امام خمینی در تفسیرآیات قرآن، مبتنی بر این ساختار عرفانی است که کل تعینات خلقت بنا بر استعداد وجودی، آینه اسماء و صفات ربانی بوده و از حیات و شعور عالم غیب فیض می برند؛ می توانیم با توجه به جایگاه محوری قلب، نزد عرفا که به عنوان لطیفه ای روحانی، دائما محل نزول و ادراک تجلیات شئون الهی بوده است، به اثبات شهود احوال باطنی آن در مراتبی همچون قرب، ذکر و عبادت بپردازیم. چنین روشی بر خلاف ظاهرگرایی عقلی در الفاظ بر تداعی معانی، تاویل تمثیلی، ذووجوهی و جنبه استشهادی آیات متمرکز می شود تا بنا به نظر امام، هر سالک الی الله با ترقی از ایمان برهانی به قلبی بتواند احوال نظری و عملی طریقت خود را با حقیقت وحدت بخش قرآن تطبیق نماید. در این راستا، از سوی دیگر، نحوه ارتباط ذکر حق بر صفات قلب و تزکیه و تهذیب نفس از شرک خفی و رذایل اخلاقی و نیز تاثیر حضور قلب بر میزان خشوع وقرب در عبادت وتوافق نیت، قول و عمل در ایمان به توحید است که این امکان را فراهم می سازد به ارزیابی نقش و ارزش زیر ساختی قلب سلیم در هدایت و تعادل کلیه قوای ظا هری و باطنی انسان به منظور سیر و سلوک از خودشناسی انفسی به خداشناسی آفاقی بپردازیم.
بیداری اسلامی مقوله ای است که همزمان با تهاجم همه جانبه غرب در جهان اسلام وعصر استعمار، شروع شد و از آغاز تا عصر حضرت امام خمینی (ره) مراحل گوناگونی را پیمود. این حرکت که مشخصا با اندیشه های کسانی چون سید جمال الدین اسدآبادی شروع شده بود، همواره در میان حلقه های محدود و معین تبارز یافت و هیچگاه نتوانست به مثابه یک گفتمان مسلط عمل کند. حتی در زمانی که این جریان توسط کسانی چون حسن البنا وسید قطب در مصر، ابعاد گستردهتری یافت، بازهم نتوانست وارد زندگی همه توده های مسلمان شود و طرحی نو دراندازد. حضرت امام خمینی (ره) برای نخستین بار توانست کرده و نه تنها آن را وارد حوزه عمل همه توده های « عمل سیاسی » گفتمان بیداری اسلامی را تبدیل به مسلمان، بلکه وارد خاطر جمعی همه مستضعفان جهان کند. عجین نمودن حافظه جمعی با گفتمان بیداری اسلامی که از ضمیر روشن و آگاه و نفس مسیحایی حضرت (امام ره) سرچشمه میگرفت، توانست در مدتی بسیار کم دستاوردهای کلانی برای جامعه اسلامی و جامعه بشری به بار آورد. نخستین و مهم ترین دست آورد آن بود که گفتمان بیداری اسلامی از یک خرده گفتمان تبدیل به گفتمان مسلط شد. این حرکت اما، هیچ گاه به آسانی صورت نگرفت، بلکه گفتمان های مزاحم و رقیب، همواره درپی تنگ کردن عرصه برای آن بوده اند. گفتمان بیداری که به وسیله حضرت امام مهندسی شده بود، یک جریان مقطعی نبود، بلکه یک حرکت تاریخی بود که در طول تاریخ ادامه خواهد داشت و جاودانه خواهد ماند، به همین خاطر این گفتمان، همواره مستلزم بازخوانی و بازیابی است. مقاله حاضر در پی آن است که این پویش تاریخی را بازخوانی کند و نقش محوری امام خمینی و انقلاب اسلامی را در بیداری اسلامی راتوضیح دهد.
پژوهش حاضر در بستر نوظهور جامعهشناسی احساسات، با بررسی رهبری امام خمینی (ره) در طول جنگ تحمیلی، برای پاسخگویی به این پرسش نگاشته شده است که امام (ره) چگونه در خلال این جنگ به مدیریت و راهبری احساسات تودههای مردم و نیروهای مسلح جهت بسیج تدافعی مبادرت ورزید. نوشته حاضر با کاربست روش تحلیل محتوای کیفی نوشتهها و سخنان امام، این فرض را مبنای پاسخگویی به پرسش قرار میدهد که امام بر اساس رویکردهایی چون الهی دانستن جامعه نوبنیاد، امید به بهرهمندی از امداد غیبی، خوف انگیزی مثبت، نعمت پنداری جنگ، محتوم انگاری پیروزی، شباهت نمایی با عاشورای حسینی و صدر اسلام به آزادسازی احساسی/ شناختی و متراکمسازی انرژیهای شورانگیز احساسی چون حس مسئولیت، مهم و شهرهشدن، قدرتمندی، توانایی و غرور، امید و اطمینان خاطر، هویت، تعهد و همبستگی جمعی، انتقامگیری، خشم و نفرتانگیزی مضاعف دامن زد و بدینسان آنان را به کنش جمعی تدافعی در مقابل رژیم بعثی و درنهایت کسب پیروزی غیورانه رهنمون شد.
اندیشه و فرهنگ، بنیان و اساس هر اجتماع انسانی را تشکیل میدهند و تفاوت جوامع بشری به تفاوت در اندیشه، نگرش و فرهنگ آنها باز میگردد. نشان جامعهٔ سالم، اندیشهٔ متعالی و فرهنگ سالم و علامت جامعهٔ بیمار و منحط، اندیشهٔ راکد و فرهنگ آشفته و بیمار است.بسیج که از لحاظ لغوی از عناصر «اراده»، «آگاهی»، «سامانبخشی» و «عاماندیشی» شکل گرفته است، از لحاظ مفهومی روندی اندیشهای- عملی است. روندی معقول، منطقی، آزادانه، آگاهی و مبتنی بر فطرت انسانی نوع بشر که حاصل عقل، تعقل و تدبر اوست. در بعد نهادی نیز این روند سازمان مییابد. و در لوای رهبری آزاداندیش و فرزانه – چونان امام خمینی (ره)- قرار میگیرد. بستر و کارمایهٔ اصلی بسیج، اندیشه و تفکر و فرهنگ بسیجی است. اندیشه و تفکر بسیجی نیز محصول عقل انسان آزاد و عامل شکوفایی آن است که در کلیت خود جهاننگری و بالتبع ایدئولوژی گروهی یا طبقاتی نیست بلکه ایدئولوژی نوع انسان است.حاصل اندیشه، نگرش و ایدئولوژی بسیجی، فرهنگ بسیجی است و آن نظامی از اندیشهها و معانی و ارتباط میان آنها و نیز ارتباط آنها با الگوهای رفتاری «انسان بسیجی». در چنین نظام معنادار ارتباطی است که تمام کنشها و رفتارها معنا یافته، ارزش و قداست مییابند. این نظام فرهنگی که از جوهرهٔ عقلی- دینی برخودار است با فطرت بشری نیز هماهنگی دارد و دارای ویژگیهای چند، مانند خداگونه اندیشی، اتکا بر فطرت سلیم انسانی، عقلایی و منطقی بودن، واقعیت نگری، آرمانگرایی، ولایت مداری, ایمان پذیری، علم باوری، متعهد بودن، تخصصگرایی، وحدتگرایی و وفاقاندیشی، مصلحتشناسی، نوآوری و تحول، عدالتخواهی و ظلمستیزی، نگرش عاشورایی، شهادتطلبی و اسوهگرایی است و لذا هرگز نمیتواند در قالبهای تنگ گروهی و طبقاتی یا جناحی و صنفی باقی بماند وگرنه بسیجی نخواهد بود.
اول مهر ماه 1281 هجری شمسی مطابق با بیستم جمادی الثانی 1320 هجری قمری و در سالروز میلاد پربرکت حضرت فاطمه زهرا(س) در خانواده ای از تبار فقیهان و عالمان ، بزرگترین مولود قرن ، پا به عرصه ی گیتی نهاد . پدرش سید مصطفی که عالمی وارسته و مجاهدی نستوه بود ، با الهام از قرآن کریم او را روح اله نام نهاد . هنوز سن روح اله به 5 ماه نرسیده بود که سید مصطفی در راه مبارزه با خان ها و حکام ستمگر منطقه به شهادت رسید و سرپرستی روح اله را مادرش بانو هاجر خانم ، دختر آیت الله میرزا احمد و عمه اش صاحبه خانم ، به عهده گرفتند . کودکی او با شور و نشاط و بازی های کودکانه و در عین حال با مراقبت های دقیق و تربیت صحیح همراه بود . آن طور که برادرش نقل می کند ، روح اله در همه ی امور حتی بازی های کودکانه از همه همسالان خود برتر و جلوتر بود .
فانوس، در عطش شعله ای می سوخت، کبوتر، از چشم آسمان، افتاده بود، دریا، غرق در رخوت بود، زمین، خورشید را طواف نمی کرد، چهره ی باغ، چروکیده بود، جامه ی شب در دست و پای سپیده، می افتاد، سکوت، آخرین نفس های خود را از تنگی سینه اش، برون می داد؛ بوف ویرانگی، روی دیوار شب، شوم، می خواند؛ لب های خشک دهکده، تاول زده بود؛ وطن، با خود، بیگانه بود وخودی در وطن.
ناگهان از پشت حصار شب، نمای مردی پدیدار شد، مردی که اسرافیل شد در صور بیداری و امواج نگاهش، کویر را طوفانی کرد، مردی که بی اعتنا به تهدیدهای مرگ، سینه اش را آماج خنجرِ سیاهی ساخت، چشمهایش از روشنِ جرعه های هشیاری، برق می زد؛ اعجازِ دستش، طلسم تاج را شکست، از نگاهش، فانوس ها، سیراب شدند و شاخه ها به سمت آسمان، پر گشودند.
پشتِ بام از سنگینی فریادها شکست، تن دیوار، از زخم های گلایه، پر شد در اضطراب چشم کوچه، دریاچه ی سرخ رویید، خون، در رگ حادثه جوشید، پرنده ی فریاد، از قفس حنجره پر کشید، سینه ی خیابان، رنگ عشق گرفت.
و... اینک، زمین، نفسی کشید و از کابوس زمستانی خود سربلند کرد. صدای مردِ بزرگِ بلندآوا، خواب را در چشم باغ شکست. خطوط فاصله محو شد، آواز رهایی از در و دیوار طنین انداخت. و... روح خدا با کلام خدا معجزه کرد.
افشان صالحی
68 شعار و پیام ویژه مراسم میلیونی 22بهمن ماه گردآوردی نموده است که در زیر می آید:
به آمریکای شیاد / نمی کنیم اعتماد
از تو به یک اشارت از ما به سر دویدن
در غیرت ما ذلت نمی گنجد
خیبر خیبر یا صهیون، جیش محمد(ص) قادمون
ما از عربده های مستانه شیطان بزرگ آمریکای جنایتکار و رجزهای توخالی محاصره اقتصادی نمی ترسیم.
ما آمریکا را زیر پا می گذاریم