بیداری اسلامی مقوله ای است که همزمان با تهاجم همه جانبه غرب در جهان اسلام وعصر استعمار، شروع شد و از آغاز تا عصر حضرت امام خمینی (ره) مراحل گوناگونی را پیمود. این حرکت که مشخصا با اندیشه های کسانی چون سید جمال الدین اسدآبادی شروع شده بود، همواره در میان حلقه های محدود و معین تبارز یافت و هیچگاه نتوانست به مثابه یک گفتمان مسلط عمل کند. حتی در زمانی که این جریان توسط کسانی چون حسن البنا وسید قطب در مصر، ابعاد گستردهتری یافت، بازهم نتوانست وارد زندگی همه توده های مسلمان شود و طرحی نو دراندازد. حضرت امام خمینی (ره) برای نخستین بار توانست کرده و نه تنها آن را وارد حوزه عمل همه توده های « عمل سیاسی » گفتمان بیداری اسلامی را تبدیل به مسلمان، بلکه وارد خاطر جمعی همه مستضعفان جهان کند. عجین نمودن حافظه جمعی با گفتمان بیداری اسلامی که از ضمیر روشن و آگاه و نفس مسیحایی حضرت (امام ره) سرچشمه میگرفت، توانست در مدتی بسیار کم دستاوردهای کلانی برای جامعه اسلامی و جامعه بشری به بار آورد. نخستین و مهم ترین دست آورد آن بود که گفتمان بیداری اسلامی از یک خرده گفتمان تبدیل به گفتمان مسلط شد. این حرکت اما، هیچ گاه به آسانی صورت نگرفت، بلکه گفتمان های مزاحم و رقیب، همواره درپی تنگ کردن عرصه برای آن بوده اند. گفتمان بیداری که به وسیله حضرت امام مهندسی شده بود، یک جریان مقطعی نبود، بلکه یک حرکت تاریخی بود که در طول تاریخ ادامه خواهد داشت و جاودانه خواهد ماند، به همین خاطر این گفتمان، همواره مستلزم بازخوانی و بازیابی است. مقاله حاضر در پی آن است که این پویش تاریخی را بازخوانی کند و نقش محوری امام خمینی و انقلاب اسلامی را در بیداری اسلامی راتوضیح دهد.